بقــه کـه تقلــید از مــار کــرد
حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانی


 

مــــولــــوی شهــــوت گل کـــــم طـــــالع کـــــه از بخـــــت بلـــــند اســـــتاد برخـــــوردار نبـــــود در اولـــــین شـــــکار از طـــــرف مـــــردم دستـــــگیر شـــــده و ســـــگ کـــــوب شـــــد !

 

آیت الله محســـــــنی :
زویه چرا اینطور ناشیانه عمل کرده و اسباب رسوایی خود و دیگران را فراهم ساختی ،
مگر نصایح پدرانه استاد اصلاً بیادت نبود ؟

 

مــولــوی شهــــوت گل :
استاد بزرگوار شیطان لعنتی سخت در پوستم حلول کرد و دست به این کار زدم.


آیت الله محســـــــنی :
من نگفتم چرا اینکار را کردی بلکه پرسیدم که چرا اینطور ناشیانه عمل کرده و خود را رسوای خاص و عام ساختی ؟

 

مــولــوی شهــــوت گل :
استاد محترم باور کنید که با دیدن آن مه پیکرسیمین تن چارده ساله خون در رگ های بدنم به شهوت مبدل شده چنان هوش و حواسم را از دست بدادم که خود ندانستم که چه کردم و چطور کردم و زمانیکه بحال آمدم خود را در زیر مشت و لگد مردان خشمگین که قصد کشتنم را داشتند بیافتم .

 

آیت الله محســـــــنی :
صد بار بتو گفتم مطمئن ترین و بی خطر ترین طریقه کامجویی را صیغه گویند که هم از رسوایی دنیا وهم از سزای آخرت  در امان باشی اگر تو حرفم می شنیدی اکنون در محاکم اسلامی دست بالا می داشتی ، اما حالا اگر چاره سازی نکنیم حکم زنا بالایت جاری گشته و سنگسار خواهی شد.

 

مــولــوی شهــــوت گل :
استاد گرامی یعنی امید چاره سازی موجود است ؟

 

آیت الله محســـــــنی :
زویه مسلمان همیش به یاری خداوند امیدوار است ، ولی تو باید همه چیز را انکار کرده آن را اتهام نا حق و کار دشمنان اسلام و روحانیت قلمداد کنی .

 

مــولــوی شهــــوت گل :
اما شهادت شاهدان عینی را چکار باید کرد؟

 

آیت الله محســـــــنی :
شهادت شاهدان در مقابل حمایت قاضیان هیچ جای را نخواهد گرفت.

 

مــولــوی شهــــوت گل :
اما صدای اعتراض پدر دختر را قاضیان هم خاموش نخواهند توانست.

 

آیت الله محســـــــنی :
شاعر چه زیبا گفته که : 
زور و زاری منما زر بفرست
زر بر سر فولاد نهی نرم شود

 

مــولــوی شهــــوت گل :
آیا شما فکر می کنید که صدای اعتراض پدر دختر را به وسیله زر می توان خاموش کرد؟

 

آیت الله محســـــــنی :
اگر به وسیله زر نشد به وسیله زور که حتمی می شود ، خنجر انوری صدای اعتراض مشتاق را که خاموش کرد از پدر این دختر را هم خاموش خواهد کرد.

 

مــولــوی شهــــوت گل :
استاد بزرگوار من تا گلون غرق سخاوت و مناعت شمایم ، نمیدانم به کدام طریقی جبران اینهمه لطف و بنده نوازی بنمایم ؟

 

آیت الله محســـــــنی :
زویه خاطر جمع باش موقع جبران هم روزی خواهد رسید ، به انوری هم زور و قوت جوانی باقی نمانده !


با تقـــــــــديم حــــــــــــرمت

 

http://haqani.funpic.de


August 1st, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان